کانون الغدیر شهدای روستای انالوجه | ||
نگاهی به جریانی که هفت تیر بهانهاش بود برای تسویه حساب با هیات/
محمود کریمی را نشانه بگیر، امام حسین(ع) را بزن/ روایتی از پروژه خنثی سازی تاثیر اجتماعی چهرههای محبوب و ارزشی
بیش از یک هفته میشود که ماجرای تیراندازی حاج محمود کریمی در اتوبان شهید بابایی به مهمترین دغدغه برخی رسانهها تبدیل شده است. انتشار اولیه خبر در یکی از سایتهای مسئلهدار که سالهاست بین فعالیت و تعلیق دست و پا میزند خوراک خبری خوبی برای رسانههای ضد انقلاب و ضد دین درست کرد تا هر روز با آب و تاب بیشتری به این موضوع بپردازند.
در این چند روز به قدری اخبار ضد و نقیض در اینباره منتشر شده است که ارائه یک خلاصه چند خطی از آن اتفاق واقعاً کار سختیست. اما به هر حال این ماجرا –لااقل از نظر حقوقی- با اعلام رضایت شاکی که ماشینش مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود پایان یافته است. گفتگوی یکی از روزنامههای اصلاح طلب با این فرد هم که امروز منتشر شد میتواند آخرین مطلبی باشد که در اینباره چاپ شده است. اما همین گفتگو هم نقاط ابهام زیادی دارد که باور آن را سخت میکند. تناقض در اعلام تاریخ اتفاق در صحبتهای فرد شاکی دیده میشود، اینکه او متوجه اصابت گلوله نشده باشد چندان منطقی نیست، اینکه به محض گزارش دادن به نیروی انتظامی خود آنها متوجه شوند که ضارب محمود کریمی بوده با عقل جور در نمیآید و مسائلی از این دست. اما جالب این است که همین گفتگوی شک برانگیز هم که در مقیاس بالایی در رسانههای فوق الذکر بازنشر شده است، اگر مبنای قضاوت قرار بگیرد عملاً خیلی از خبرسازیهای قبلی آنها را زیر سوال میبرد. در این گفتگو سرنشینان خودروی حامل محمود کریمی، خانواده او ذکر شده است اما خود این رسانهها در اخبار قبلی از همراهی او با یکی از دوستانش سخن به میان آورده بودند و حتی سعی داشتند بدین وسیله پای بابک زنجانی را هم به میان ماجرا بکشند! غرض اینکه اگر سلسله مطالب این چند روز را که در حمله به این مداح منتشر شده است، در کنار هم بگذاریم از میان خود آنها میتوان تناقضات فراوانی یافت. اما این رسانهها در کمال وقاحت بدون اشاره به این تناقض گوییهای خود هر روز پرده دیگری از ماجرا را نمایش میدادند و اصلا هم از اینکه این حرفشان ممکن است حرف دیروزشان را نقش کند ابایی نداشتند. محمود کریمی را نشانه بگیر، امام حسین(ع) را بزن اما اگر دقیقتر نگاه کنیم خواهیم دید که اتفاقاً باید هم همینگونه میبود. یعنی این خیلی طبیعیست که اتخاذ چنین رویکردی بیشتر به کمک آن رسانهها میآمده است تا اینکه واقعاً در پی روشنگری یا احقاق حق مظلوم باشند. آنها دنبال داغ کردن موضوع بودند تا بتوانند از قبل آن به هدف خود برسند. هدفی که هر از گاهی از مسیری تازه در پی رسیدن به آن هستند: حمله به هیئات امام حسین(ع). و برای ایجاد این فضا نیازی به گفتن حقیقت نیست فقط باید تنور داغ بماند و فضا برای چسباندن مطالب بعدی آماده باشد. این ادعا وقتی قوت میگیرد که میبینیم در همین چند روز و به همین بهانه اخبار حاشیهای دیگری هم منتشر شده است. «داستان ارتباط مداح معروف با زن شوهردار» یکی از این دست اخبار است. انتشار انواع کاریکاتورها، طرحهای گرافیکی، عکس این مداح با شخصیتهای سیاسی و دینی، کشیدن پای دیگر مداحان به پوسترها و تحلیلها و... در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی در واقع حاصل آتش تهیهای است که با همان خبر اولیه و شاخ و برگ دادنش بر سر فضای رسانهای ریخته شده است. این مطالب همانطور که در این چند روز دیده شد کمکم از اصل ماجرا فاصله گرفته و به سمت تخریب و هتک حرمت اصل هیئت و عزاداری پیش رفته است. چنین اخباری فقط در این فضا میتوانند منتشر شوند و باز بدون اینکه صحت و سقمشان مورد توجه قرار گیرد، بهانهای برای حمله به هیئات اباعبدالله شوند. و اتفاقا اینبار کسی هدف گرفته میشود که برنامههای محرمش بیشترین بازتاب را در میان عامه مردم داشته است و حضورش در برنامههای تلویزیونی -همچون شب چله- او را از یک چهره محصور در جمع مستمعانی محدود و الزما مذهبی، به یک چهره محبوب در بین عموم خانوادههای ایرانی تبدیل کرده است. سناریوی هوشمندانه ولی دستمالی شدهایست. بالاخره مادحین یکی از ارکان هیئات هستند و زدن آنها میتواند به زدن خود هیئت –بعنوان قدیمیترین، مردمیترین و موثرترین پایگاه تزریق معرفت دینی در جامعه- بیانجامد. درست کردن اخبار حاشیهای پیرامون روحانیونی که پایگاه مردمی دارند و از خطبای مشهور هیئات هستند هم هر از گاهی در همین راستا صورت میگیرد. انتشار بریده فیلمهای قدیمی از برخی سخنرانان و چهرههای فکری مطرح در میان بدنه حزب الله نیز همچنین. و جالب اینکه برخی افراد و رسانههای ارزشی نیز بدون توجه به این مسئله بدیهی و بدون دقت در رسانههای شور گرفته در این میان، به همراهی با آنها میپردازند. این حاشیه سازی ها را در سال های اخیر برای چهره هایی که خاستگاه مذهبی و انقلابی داشته اند و اتفاقا به تاثیرگذاری قابل ملاحظه اجتماعی هم دست یافته اند، بارها و بارها دیده و شنیده ایم. از رضا هلالی گرفته تا حسن عباسی و علیرضا افتخاری و علیرضا پناهیان و سعید قاسمی و حامد زمانی و وحید یامین پور تا سعید حدادیان و حاج منصور ارضی و حاج مهدی سلحشور و فرزاد جمشیدی و این اواخر علیرضا قزوه. هر چند این حاشیه سازی و زردنگاری برای اینگونه چهره های دارای تاثیر اجتماعی، آنهم با هدف کاستن از نفوذ اجتماعی آنها، اولین بار صورت نگرفته و آخرین بار هم نخواهد بود، اما در دل خود یک حقیقت مهم را نهفته دارد که چهره ای مثل محمود کریمی، برای همه ایرانی ها و نه فقط مذهبی ها، آنقدر مهم و شناخته شده و تاثیر گذار هست، که یک مداح اهل بیت (ع) را به تیتر یک رسانه هایی تبدیل کند که هیچ نسبتی و با دین و دینداری که نداشته اند. و شاید راز این تخریب ها هم در هراس از قدرت بالای نفوذ اجتماعی و تاثیرگذاری محمود کریمی ها ریشه گرفته باشد.
ماجرای اخیر هم مانند خیلی از اتفاقات از این دست باید مراحل قانونی را طی کند و اگر حقی از کسی پایمال شده، احقاق شود. این مهم بر عهده دستگاه قضاست. بنابراین این نوشته نیز در پی قضاوت درباره ماجرا نیست بلکه در صدد توجه دادن همه به اهداف جریانی است که با جدیت در این چند روز به رسانهای کردن موضوع پرداخته است. جریانی که خود سوابقی کثیف در انجام انواع رذالتها، شرارتها و جنایتهای سیاسی، اعتقادی، اخلاقی و اقتصادی دارد و هر از گاهی با نشانه گرفتن یکی از چهرههای مطرح در بدنه حزب الله، ماهیت و ریشههای این جریان را هدف میرود. چقدر ساده اندیشی است که کسی فکر کند رسانههای منتسب به جریانهای بدنام داخلی یا شبکهها و سایتهای همجنس باز خارجی دلشان برای هیئت امام حسین (ع) سوخته است و اینطور دارند هروله خبری میکنند. آنچه آنها را به این حرکات واداشته، انتقاد از نهاد بزرگ و موثر هیات است که نه تنها بار پیروزی انقلاب را به گرده کشید، بلکه در ایام پس از انقلاب هم در بزنگاه ها به میدان آمد و در آخرین مرحله، در عاشورای 88 در مقابل فتنه ضد امام حسین(ع) ایستاد تا حماسه ای از جنس 9 دی شکل بگیرد. منبع : رجانیوز یکشنبه 92/10/22 .::. 9:5 عصر .::. مدیریت .::. نظرات ()
|
||
.:. Weblog Themes By : samentheme .:. |